تحلیل زبانى برخى از قرائت‏هاى كسائى

پدیدآورمحمدهادی معرفت

تاریخ انتشار1388/12/13

منبع مقاله

share 1280 بازدید
تحلیل زبانى برخى از قرائت‏هاى كسائى

محمد هادى معرفت
چكیده

كسائي از پیشوایان دانش نحو و دانش قرائت قرآن در كوفه و یكي از قراء سبعه‏است . وي زبان عربي و گویش‏هاي آن را از اعراب و دانش نحو را از استاداني مانند خلیل بن احمد و عیسي بن عمر و دانش قرائت قرآن را از حمزة‏بن حبیب زیات - از قراء سبعه - و ابن ابي لیلي فراگرفت . او ضمن این كه استوانه مكتب نحو كوفي به شمار آمده، از جمله متاخرین قراء سبعه‏است كه اسلوب قرائتش بیشتر شبیه استادش حمزه است . بارزترین ویژگي كسائي اختیارات او در قرائت پاره‏اي از واژگان قرآني‏است كه همین باعث تمایز او از سایر قاریان هفت‏گانه‏است . كاوش پیرامون واژگان مورد اختلاف بین قراء سبعه و مقایسه آنها با یكدیگر در سراسر قرآن بازگوكننده 37 مورد قرائت ویژه از كسائي‏است . در این مقاله سعي گردیده‏است، برخي از این قرائت‏ها ذكر و دلائل آنها بازگو شود .

واژه‏هاي كلیدي:

كسائي، قرائت، آیه، قرآن، قاریان

1 . مقدمه

با تاسیس مكتب نحوي بصره و به اوج رسیدن آن توسط خلیل بن احمد و شاگرد مبرز او سیبویه اصول و مباني آن به شهر كوفه منتقل گردید و پس از چندي مكتب نحوي كوفه به استقلال رسید . اگرچه بارزترین شاخصه مكتب نحوي بصره را روش قیاس‏گرایانه آن در تبیین قواعد زبان برشمرده‏اند . این در حالي‏است كه اصول حاكم بر مكتب نحوي كوفه بیشتر به سمت و سوي سماع و استشهاد به كلام الله و شعر و نثر جاهلي و اسلامي متمایل‏است; ولي بدون شك اساس پیشرفت دانش نحو در كوفه وامدار مناقشات و مباحثات زبان‏شناسانه استادان نحوي بصره‏است . در همین زمینه مبرد به نقل از زبیدي آورده‏است:
ابو جعفر رؤاسي - یكي از برجسته‏ترین استادان نحو كوفي - در بصره به این شهرت رسیده‏است . وي كه دانش نحو را از عیسي بن عمر ثقفي فراگرفته‏است، پس از آنكه در این زمینه به نبوغي شایان دست‏یافت، به كوفه عزیمت نمود و بستر این دانش را در آن دیار بگسترانید و شاگردان زیادي از محضرش بهره‏مند گردیدند كه كسائي و فراء از آن گروه‏اند (سیوطي، بغیة الوعاة، ج‏1، ص‏163) .
از كسائي نقل گردیده‏است كه هنگام آشنایي با خلیل بن احمد و حضور در مجلس درس او شخصي اعرابي به او گفت: اسد و تمیم كوفه را رها كرده به بصره آمده‏اي؟! در حالي كه فصاحت نزد ایشان‏است و چون كسائي از خلیل بن احمد پرسید دانشت را از كجا آورده‏اي و او پاسخ داد: از بیابان‏هاي حجاز و نجد تهامه . كسائي بي‏درنگ به كوفه بازگشت و به جز آنچه در حافظه سپرده بود، پانزده دوات مركب در دانش نحو و اعراب مطلب نگاشت; سپس به بصره عزیمت كرد; ولي در این هنگام خلیل بن احمد وفات یافته و یونس نحوي جانشین او گردیده بود . پس از مباحثه‏اي كه بین ایشان رد و بدل شد، یونس به دانش و مكانت علمي كسائي اعتراف كرد و او را در صدر مجلس نزد خود نشاند (همان، ج‏1، ص‏33) .

2 . جایگاه علمي كسائي

كسائي در میان دانشمندان كوفي از جایگاه و منزلت علمي رفیعي برخورداراست . شافعي در باره او مي‏گوید: «هر كس خواستار ژرف‏اندیشي و تعمق در دانش نحواست، بي‏نیاز از او نیست و پس از حمزه ریاست قراء و اقراء در كوفه با وي به پایان رسید» (ابي زرعه، حجة القراءات، ج‏2، ص‏111) .
ابن الاعرابي مي‏گوید: «كسائي از نظر قرائت و صداقت در زبان عربي دانشمندترین مردم به حساب مي‏آید» . ابوعبید نیز مي‏گوید: «كسائي از میان قرائات، قرائت‏حمزه و قرائت تدویر را انتخاب نمود كه از آثار پیشوایان گذشته خارج نبود» (ابن مجاهد، السبعة في القراءات، ص‏78) .
از كسائي بالغ بر 37 مورد قرائت‏خاص و منحصر به فرد نقل گردیده‏است كه عبارت‏اند از: بقره/11، 170، 207 و آل عمران/19، 171 و نساء/36، 142 و مائده/112 و انعام/136 و اعراف/282 و توبه/91 و یونس/61، 103 و هود/4 و ابراهیم/46 و اسراء/7 و كهف‏63 و مریم/72 و طه/81، 130 و نمل/17، 24، 52، 36 و عنكبوت/15 و دخان/49 و ذاریات/44 و رحمان/56 و تحریم/3 و ملك/11 و معارج/4 و نبا/35 و مطففین/26 و اعلي/3 و فجر/25 و قدر/50 (داني، التیسیر في القراءات‏السبع قسمت فرش‏الحروف) .

3 . نمونه‏هاي قرائت كسائي

ما اینك ضمن اشاره به ده نمونه از این قرائت‏ها دلایل زباني و توجیهات ادبي هركدام را بیان مي‏نماییم .
1 . كسره همزه «ان‏»: كسائي بر خلاف قاریان دیگر واژه «ان‏» در آیه شریفه یستبشرون بنعمة من الله وفضل وان الله لا یضیع اجر المؤمنین (آل عمران/171) را با همزه مكسور «ان‏» خوانده‏است; زیرا به اعتقاد او حرف واو قبل از آن، ابتدائیه و جمله پس از آن استینافیه‏است . در این حالت چون واژه «ان‏» در ابتداء كلام واقع گردیده، باید با همزه مكسور خوانده شود . طبرسي نیز وجه كسره را بنابر استینافیه بودن «ان‏» دانسته‏است (طبرسي، مجمع البیان، ج‏1، ص‏535) .
2 . فتح همزه «ان‏»: كسائي به تنهایي واژه «ان‏» را در آیه شریفه ذق انك انت العزیز الكریم (دخان/49) با همزه مفتوح «انك‏» خوانده‏است . البته وي با در تقدیر گرفتن حرف جر «باء» یا «لام‏» بر سر آن به تقدیر «بانك‏» یا «لانك‏» به سبب نزول این آیه اشاره دارد . آورده‏اند كه ابو جهل درباره خود مي‏گفت: «انا اعز اهل الوادي و امنعهم; یعني من بزرگوارترین و شریفترین انسان در صحرایم .» (مكي، الكشف عن وجوه القراءات السبع، ج‏2، ص‏265) ; بنا بر این جمله انك انت العزیز الكریم كنایه و تعریضي به این سخن ابو جهل‏است كه بر اساس آن ابو جهل خود را بسیار گرامي مي‏پنداشته‏است . با تامل در قرائت ویژه كسائي آیه چنین ترجمه مي‏گردد: «از آنجا كه تو خوار و زبون هستي پس عذاب دوزخ را بچش .»
3 . «ان‏» مخفف از مثقل: كسائي در آیه شریفه وان كان مكرهم لتزول منه الجبال (ابراهیم، آیه 46)، واژه «لتزول‏» را برخلاف قاریان دیگر به فتح لام اول و ضم لام دوم «لتزول‏» خوانده‏است . به اعتقاد كسائي واژه «ان‏» بر سر «كان‏» مخففه از مثقله‏است; بنا بر این جمله «لتزول‏» در موضع خبر آن‏است و فعل «تزول‏» فعل مضارع مرفوعي‏است كه براي تاكید بر سر آن لام مفتوح در آمده‏است . این قرائت مبتني بر بزرگ‏شمردن مكر كافران از دیدگاه قرآن است كه در آیات دیگري نیز به آن اشاره شده‏است; مانند: ومكروا مكرا كبارا (نوح، آیه 22) . روایتي نیز از امام علي (ع) و ابن مسعود در باره قرائت این آیه مطابق با قرائت كسائي نقل گردیده‏است كه به قرینه فعل «تكاد» كه از افعال مقاربه‏است، «ان‏» را مخفف از مثقله دانسته‏اند (مكي، پیشین، ج‏2، ص‏7) .
4 . اسناد فعل به فاعل معلوم: كسائي واژه «محصنات‏» را در همه قرآن و از آن جمله در آیه شریفه ومن لم یستطع منكم طولا ان ینكح المحصنات المؤمنات فمن ما ملكت ایمانكم من فتیاتكم المؤمنات والله اعلم بایمانكم بعضكم من بعض فانكحوهن باذن اهلهن وآتوهن اجورهن بالمعروف محصنات غیر مسافحات ولا متخذات اخدان فاذا احصن فان اتین بفاحشة فعلیهن نصف ما علي المحصنات من العذاب به كسر صاد خوانده‏است . به اعتقاد كسائي خداوند اسناد پارسایي و عفت و احصان را به خود زنان نسبت داده و در این حالت عمل ایشان را این گونه توجیه كرده‏است: «آنان را با عفاف یا با آزادي یا با به ازدواج درآوردن و یا با صلح از فحشا نگهداشته‏است‏» ; بنا بر این اسناد فعل باید به فاعل معلوم داده شود (ابي‏زرعه، پیشین، ص‏196) .
5 . اسناد فعل به متكلم جمع: كسائي برخلاف سایر قاریان در آیه شریفه فاذا جاء وعد الآخرة لیسوءوا وجوهكم ولیدخلوا المسجد كما دخلوه اول مرة (اسراء، آیه 7)، واژه «لیسوءوا» را با نون و فتح همزه «لنسوء» خوانده‏است; بر اساس این قرائت در گزارش الهي از این واقعه اسناد فاعل به متكلم جمع داده شده‏است تا به تعظیم و بزرگداشت فاعل آن كه همان خداوند متعال‏است، اشاره نماید . به علاوه قبل از این آیه آیات دیگري آمده است كه در همه آنها فعل به همین شكل به فاعل متكلم - خداوند متعال - نسبت داده شده‏است; مانند: وبعثنا علیكم عبادا لنا، رددنا، امددنا و جعلناكم . البته در این شیوه سخن به نوعي صنعت مشاكله و مطابقه نیز دیده مي‏شود .
6 . اسناد فعل به فاعل مخاطب: قرائت كسائي در آیه شریفه اذ قال الحواریون یاعیسي ابن مریم هل یستطیع ربك ان ینزل علینا مائدة من السماء قال اتقوا الله ان كنتم مؤمنین (مائدة، آیه 112)، با اسناد فعل به فاعل مخاطب‏است . در این حالت وي فعل مورد استفهام را مخاطب «تستطیع‏» و واژه «ربك‏» را منصوب خوانده‏است . بر اساس این قرائت فاعل فعل «تستطیع‏» حضرت عیسي (ع) خواهد بود; به تقدیر هل تستطیع ان تسئل ربك ذلك; یعني آیا مي‏تواني براي ما نزول مائده آسماني را از پروردگارت طلب نمایي كه منظور توانایي در اعلام حاجت و نیازاست; نه اینكه حواریون نسبت‏به توانایي سئوال حضرت عیسي تردید روا داشته‏اند; بلكه به گونه‏اي درخواست مي‏نمایند، تو كه قدرت بر انجام سئوال و درخواست از پروردگارت داري، چرا اقدام نمي‏كني، و این خود دربردارنده نوعي تعظیم و بزرگداشت الهي‏است (طباطبائي، المیزان في تفسیر القرآن، ج‏4، ص‏333) . روایتي نیز از امام صادق (ع) نقل گردیده‏است كه ایشان فرمودند: «حواریون در توانایي و قدرت فروفرستادن غذا بر آنها از جانب خداوند دچار تردید نبودند; ولي به حضرت عیسي (ع) گفتند: آیا قادر به اعلام حاجت و نیاز مي‏باشد؟» (طبرسي، پیشین، ج‏4، ص‏263) .
7 . اسناد فعل به فاعل غایب: كسائي آیه شریفه فستعلمون من هو فی ضلال مبین (ملك، آیه 29) را با یاء «فسیعلمون‏» خوانده‏است . البته قرائت این كلمه با حرف تاء «فستعلمون‏» شایع‏تر و اسناد فعل به فاعل مخاطب در سیاق این نوع از تهدید به دلیل تاثیر گذاري بیشتر بر مخاطب شیواتراست; زیرا تهدید و ترسانیدن بدون واسطه انجام مي‏گیرد; ولي به اعتقاد كسائي سیاق غیبت مرجح دانسته شده‏است (مكي، پیشین، ج‏2، ص‏392) .
8 . حذف مفعول: كسائي به تنهایي در آیه شریفه انه لیس من اهلك انه عمل غیر صالح فلا تسالنی ما لیس لك به علم انی اعظك ان تكون من الجاهلین (هود، آیه 46) واژه «عمل‏» را به صورت فعل ماضي معلوم «عمل‏» و واژه «غیر» را بدون تنوین و به شكل مفتوح «غیر» خوانده‏است . بنا براین قرائت، اسناد فعل به فرزند نوح داده شده‏است و «غیر» نیز صفت‏براي مفعول محذوف قرار گرفته‏است، به تقدیر انه عمل عملا غیر صالح‏» (طبرسي، ج‏3، ص‏166) .
9 . تطابق صفت و موصوف: كسائي برخلاف سایر قاریان در آیه شریفه لقد ارسلنا نوحا الي قومه فقال یا قوم اعبدوا الله مالكم من اله غیره انی اخاف علیكم عذاب یوم عظیم (مؤمنون، آیه 59) واژه «غیره‏» را مجرور «غیره‏» خوانده‏است . در این حالت واژه «غیره‏» صفت «من اله‏» است و با موصوف خود در پذیرش اعراب مطابقت دارد .
10 . حذف منادا: كسائي به تنهایي در آیه شریفه الا یسجدوا لله الذی یخرج الخب‏ء فی السماوات والارض ویعلم ما تخفون وما تعلنون (نمل، آیه 25) بدون تشدید لام «الا» و یا «اسجدوا» را به صورت منادي خوانده‏است . بنا بر این به اعتقاد وي واژه «الا» حرف تنبیه‏است و حرف «یا» براي ندایي‏است كه مناداي آن حذف گردیده و تقدیر آن الا یا قوم اسجدوا مي‏باشد; زیرا فعل هیچ‏گاه منادي واقع نمي‏شود . البته در زبان عربي حذف منادي جهت تخفیف، امري رایج و فراوان‏است; مانند این بیت كه ذي الرمة سروده‏است:
الا یا اسلمي یا دارمي علي البلي
و لا زال منهلا بجرعائك القطر
كه تقدیر آن یا دارمي اسلمي‏است; یا اینكه اعراب مي‏گویند: یا ارحمونا، به تقدیر یا هؤلاء ارحمونا (همان، ج‏4، ص‏217) .

4 . نتیجه

یكي از ویژگي‏هاي قرائت قرآن تساهل و تسامحي‏است كه نسبت‏به دگرخواني برخي از واژگان در آن روا داشته شده‏است . در این میان كسائي را باید از قاریان زبان‏شناس به شمار آورد كه ضمن رعایت اسالیب قرائت از میان قرائت‏هاي رایج در زمان خویش پاره‏اي از آنها را گزینش و اختیار نمود كه با قرائت‏هاي دیگري كه از قراء سبعه روایت گردیده‏است، هیچ‏گونه وجه اشتراكي ندارد; البته كسائي براي گزینش قرائت‏هاي خود دلائلي ارائه مي‏دهد كه همگي منطبق با قواعد زبان و ساختارهاي نحوي آن‏است; لذا او از قاریان و زبان‏شناساني‏است كه مسائل نحوي در قرائت وي بازتابي گسترده دارد و همین جنبه اوست كه وي را از دیگر قاریان ممتاز مي‏سازد.

منابع

ابن مجاهد; السبعة في القراءات، به تحقیق دكتر شوقي ضیف، چ‏2، قاهره، دارالمعارف، 1972م
ابي زرعة، عبد الرحمن بن محمد بن زنجله; حجة القراءات، به تحقیق سعید الافغاني، چ‏2، مؤسسة الرسالة، بیروت، 1979م
داني، ابوعمرو عثمان بن سعید; التیسیر في القراءات السبع، به تحقیق اوتویر تزل، استانبول، مطبعة الدولة، 1930م
سیوطي، جلال الدین; بغیة الوعاة، به تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، مصر، 1965م
طباطبائي، محمد حسین; ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوي همداني، دفتر انتشارات اسلامي قم وابسته به جامعه مدرسین، بي‏تا
طبرسي، ابوالفضل; مجمع البیان في تفسیر القرآن، چاپ كتابخانه آیة الله مرعشي، قم، 1403ق
مكي قیسي; الكشف عن وجوه القراءات السبع، به تحقیق محمد محي الدین رمضان، دمشق، 1974م

مقالات مشابه

خاورشناسان قرائت پژوه و آثار آنان

نام نشریهقرائت‌پژوهی

نام نویسندهحسن رضا هفتادر

انتخاب قرائات از دیدگاه امین الاسلام طبرسی

نام نشریهقرائت‌پژوهی

نام نویسندهکریم پارچه باف دولتی

گونه شناسی منابع علوم و فنون قرائات

نام نشریهمطالعات قرائت‌ قرآن

نام نویسندهمحمدعلی رضایی اصفهانی, محمد امینی تهرانی

کتابشناسی مراتب قرائات قرآن کریم

نام نشریهآینه پژوهش

نام نویسندهمحمد علی رضایی کرمانی نسب‌پور, فاطمه محرمی دوری

بررسی فقهی روایات تغنی در قرائت قرآن

نام نشریهپژوهش‌های قرآنی

نام نویسندهمحمدصادق یوسفی مقدم